اعضای هر خانواده برای آنکه بر اثر کار مداوم کسل و فرسوده نشوند، باید در شبانه روز مدتی از وقت خود را به کارهایی غیر از کارهای جاری اختصاص دهند تا بتواند خستگی روزانه را برطرف سازند، کسانی که برنامه زندگی خود را با کار پر کرده اند، سخت در اشتباهند و برنامه خوبی ترتیب نداده اند. برنامه صحیح آن است که در آن، ساعاتی هم برای تفریح که در روح افراد و در سعادت خانواده بسیار موثر است، منظور شود.

می دانیم که افراد هر خانواده برای تفاهم بیشتر و تکمیل سعادت خود باید در روز مدتی با هم بگذرانند. چه بهتر که این مدت توام با ساعات تفریح باشد زیرا تفریحات گروهی افراد را به هم نزدیکتر می کند و آنان را به خصوصیات روحی یکدیگر آشناتر می سازد.

در تنظیم برنامه ای برای تفریح باید توجه داشت که از جنبه های آموزنده آن استفاده کرد. مثلا برنامه طوری تنظیم شود که ضمن اجرای آن اطفال احترام به قوانین، منظم بودن، سر وقت حاضر شدن و رعایت حال دیگران و مانند این امور را بیاموزند.

همچنین تفریح خانواده باید طوری باشد که:

فکر و اعصاب را فرسوده نکند،

با افراد تناسب داشته باشد،

بین افراد ایجاد دوستی و محبت بیشتری بکند،

فرصت اظهار وجود به هر یک از افراد را بدهد،

در محیطی کاملا آزاد انجام شود،

هیچگونه بدآموزی نداشته باشد،

((برای سعادتمند بودن، تنوع لازم است، مسافرت به شهرهای مختلف، تعویض خانه، آشناشدن با دوستان جدید و کتابها و افکار تازه و مفید لازم و سرگرم کننده است، و گرنه مانند ((ایرج میرزا)) ناله و افغان برخواهید داشت که:
 
من از این زندگی یک نهج آزرده شدم

گرچه قند است نخواهم که مکرر گذرد

زندگی اغلب افراد در قوالبی از پیش ساخته شده جریان دارد. قسمت اعظم افراد اسیر محیط، عرف و عادت و قیود اجتماعی هستند، برای اینکه زندگی راحت تر و بی دردستری برای خود فراهم کنیم، باید خود را از این قیود و قوالب آزاد کنیم و گرنه همیشه در زندان محیط خود زندانی باقی خواهیم ماند)). [1]

قال علی بن موسی الرضا (علیه السلام ): اجتهدوا ان یکون زمانکم اربع ساعات، ساعة لله لمناجاته، وساعة لامر المعاش، وساعة لمعاشرة الاخوان الثقات، والذین یعرفونکم عیوبکم ویخلصون لکم فی الباطن، وساعة تخلون فیها للذاتکم، وبهذه الساعة تقدرون علی الثلاث الساعات. [2]

امام رضا (علیه السلام ) فرمود: بکوشید که بتوانید اوقات روزانه خود را به چهار بخش تقسیم کنید، بخشی را برای خلوت و راز و نیاز با خدا، بخشی را برای فعالیت و کسب و کار جهت تامین زندگی، بخشی برای معاشرت با دوستان مورد اعتماد که در باطن با شما مخلص و با صفا و مورد اعتماد بوده و معایب و نواقص زندگی را به شما گوشزد کنند و تذکر دهند، و در بخش چهارم، استراحت و تفریحات سالم داشته تا از نشاط و نیرویی که از این راه به دست می آورید، بتوانید در قسمتهای دیگر زندگی تمرکز اعصاب و موفقیت کسب کنید)).

برنامه ریزی عبادت است از انتخاب راه و روش معین برای نیل به هدفی مطلوب در زندگی، داشتن برنامه ریزی در زندگی، راهها و روشهای وصول به هدف را مشخص کرده، آدمی را برای پاسخگویی به همه خواسته های مثبتش یاری می دهد.

انسانها در زندگی دو دسته اند: یک دسته آنها که بدون هدف مشخص و برنامه منظم زندگی می کنند و منطقشان این است: هر چه پیش آید، خوش آید. زندگی به هر جا پایان یافت، یافت. متاءسفانه این دسته، اکثریت قطعی جامعه را تشکیل می دهند. دسته دیگر آنها که در زندگی هدف دارند و در پی آن همراه برنامه و با مطالعه دقیق همچنان پیش می روند و لحظه ای از آن هدف غفلت نمی ورزند و از چهار چوب برنامه خود منحرف نمی شوند. مسلما این گروه در کمترین مدت بیشترین بهره را از عمر خویش خواهند برد.


پی نوشت:
[1] راهنماى خوشبختى ، ص 112 و 113.
[2] بحارالانوار، جلد 17، ص 208 - تحف العقول ، ص 287 - مستدرک الوسائل ، جلد 2، ص 423.

منبع: حوزه نت